امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 89
تعداد نظرات : 94
تعداد آنلاین : 1

چت روم

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
کد جست و جوی گوگل

مترجم سایت

زیباترین داستان عاشقانه 2

اینم واقعا زیباست اما غمگین:

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا این که یک روز اون اتفاق افتاد..

حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش می گفت :میدونی که من هیچوقت نمی ذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدیشاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!

دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمی شد.

بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو می خونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون می دونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

 

نظر یادتون نره هااااااااا!!!!!

نوشته شده توسط Ramtin در 4 دی 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق از دید علم,عشق از دید علم شیمی,عشق و علم,Love,Love is,عاشق,عاشق کیست,عشق واقعی,عشق واقعی چیست,عشق یعنی,داستان,داستان زیبا,زیبا,داستان عشقی,رمان,رمان عشقی,حکایت,عشق حیوانات,حیوان,جاندار,مارمولک,داستان عشق,داستان مارمولک, | لینک ثابت مطلب
عشق یک مارمولک

 این ماجرا را شاید بتوان یکی از زیباترین داستان های عاشقانه در قرن اخیر دانست که توسط بشر دیده شد...

اين يک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده.

شخصی ديوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد. خانه های ژاپني دارای فضايی خالي بين ديوارهای چوبی هستند.

اين شخص در حين خراب کردن ديوار در بين آن مارمولکی را ديد که ميخی از بيرون به پايش فرو رفته بود.

دلش سوخت و يک لحظه کنجکاو شد. وقتي ميخ را بررسی کرد متعجب شد؛ اين ميخ ده سال پيش، هنگام ساختن خانه کوبيده شده بود!!!

چه اتفاقی افتاده؟

در يک قسمت تاريک بدون حرکت، مارمولک ده سال در چنين موقعيتی زنده مانده!!!

چنين چيزی امکان ندارد و غير قابل تصور است.

متحير از اين مساله کارش را تعطيل و مارمولک را مشاهده کرد.

در اين مدت چکار می کرده؟ چگونه و چی می خورده؟

همانطور که به مارمولک نگاه می کرد يک دفعه مارمولکی ديگر، با غذايی در دهانش ظاهر شد و شروع به دادن غذا به مارمولک دیگر بود!!!

مرد شديدا منقلب شد و با خو گفت: ده سال مراقبت، چه عشقی! چه عشق قشنگی!!!

اگر موجود به اين کوچکی بتواند عشقی به اين بزرگی داشته باشد پس تصور کنيد ما تا چه حد می توانيم عاشق شويم، اگر سعی کنیم می توانیم....

خیلی از دوستان من به من می گویند که عشق وجود ندارد یا خیلی کم و محدود است حداقل این داستان که کاملا واقعیت دارد به همه ی شما دوستای گلم ثابت کرد که عشق تا چه حد می تواند حقیقت داشته باشد...

امروز براتون داستان های زیبایی گذاشتم تا شاید کمی به خودمون بیایم ، کمی به دنیای اطرافمون زیبا تر نگاه کنیم و بار دیگر عشق رو با عینکی جدید ببینیم...

نظر یادتون نره...

نوشته شده توسط Ramtin در 4 دی 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق از دید علم,عشق از دید علم شیمی,عشق و علم,Love,Love is,عاشق,عاشق کیست,عشق واقعی,عشق واقعی چیست,عشق یعنی,داستان,داستان زیبا,زیبا,داستان عشقی,رمان,رمان عشقی,حکایت,عشق حیوانات,حیوان,جاندار,مارمولک,داستان عشق,داستان مارمولک, | لینک ثابت مطلب
زیباترین داستان عاشقانه

امروز براتون داستان زیبایی گذاشتم که شاید تو خیلی از وبلاگ ها دیده باشین اونو اما مطمئن باشید اگر صد بار هم این داستان رو بخونید بازم تازست...

حداقل برای من همیشه تازه بوده.

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .

به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله    نمی کرد .

آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:"متشکرم".

می خوام بهش بگم ، می خوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمی دونم .

تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمی خواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشم های معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از 2 ساعت دیدن فیلم و خوردن 3 بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :"متشکرم " .

می خوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمی دونم .

روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :"قرارم بهم خورده ، اون نمی خواد با من بیاد" .

من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه "خواهر و برادر" . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو می دونستم ، به من گفت :"متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم " .

می خوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمی دونم .

یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال ... قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. می خواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو می دونستم ، قبل از اینکه کسی خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با گریه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.

می خوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمی دونم .

نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج می کنه ، من دیدم که "بله" رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من می خواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو     می دونستم ، اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت " تو اومدی ؟ متشکرم"

می خوام بهش بگم ، می خوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خیلی خجالتی هستم ..... علتش رو نمی دونم .

سال های خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه می کنم که دختری که من رو داداشی خودش می دونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو می خونه ، دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود :

" تمام توجهم به اون بود. آرزو می کردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو           می دونستم. من می خواستم بهش بگم ، می خواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما .... من خجالتی ام ... نمیدونم ... همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ....

ای کاش این کار رو کرده بودم ...

واقعا این داستان تاثیر گذاریه رو من که خیلی تاثیر گذار بود نمی دونم شاید منم باید به عشقم  می گفتم عاشقشم اما نگفتم می ترسیدم ، خجالت میکشیدم نمی دونم ولی از تمامی فرصت هایی که از دست دادم پشیمونم  اما نمی دونم چی کا باید بکنم  شاید الان اگه ببینمش دیگه مثل قبل خجالت نکشم برم جلو و حرف دلمو بهش بگم نمی دونم شاید...

اگه یه روز اینارو خوندی مطمئن باش هنوزم عاشقتممممممممممممممم

نوشته شده توسط Ramtin در 4 دی 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق از دید علم,عشق از دید علم شیمی,عشق و علم,Love,Love is,عاشق,عاشق کیست,عشق واقعی,عشق واقعی چیست,عشق یعنی,داستان,داستان زیبا,زیبا,داستان عشقی,رمان,رمان عشقی,حکایت, | لینک ثابت مطلب
داستانی جالب از قدرت عشق!

 زنی از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با ريش های بلند جلوی در خانه اش ديد.

به آن ها گفت: من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزی برای خوردن به شما بدهم.
آن ها پرسيدند: آيا شوهرتان خانه است؟
زن گفت: نه، او به دنبال کاری بيرون از خانه رفته.
آن ها گفتند: پس ما نمی توانيم وارد شويم.
عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد.
شوهرش به او گفت: برو به آن ها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.
زن بيرون رفت و آن ها را به خانه دعوت کرد. آن ها گفتند: ما با هم داخل خانه نمی شويم.
زن با تعجب پرسيد: چرا!؟

يکي از پيرمردها به ديگری اشاره کرد و گفت: نام او ثروت است و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت: نام او موفقيت است و نام من عشق است، حالا انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويد.
زن پيش شوهرش برگشت و ماجرا را تعريف کرد.

شوهر گفت: چه خوب، ثروت را دعوت کنيم تا خانه مان پر از ثروت شود ، ولي همسرش مخالفت کرد و گفت: چرا موفقيت را دعوت نکنيم؟
عروس خانه که سخنان آن ها را می شنيد، پيشنهاد کرد: بگذاريد عشق را دعوت کنيم تا خانه پر از عشق و محبت شود.
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بيرون رفت و گفت: کدام يک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.
عشق بلند شد و ثروت و موفقيت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسيد: شما ديگر چرا مي آييد؟
پيرمردها با هم گفتند: اگر شما ثروت يا موفقيت را دعوت می کرديد، بقيه نمی آمدند ولي هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست!

 

 

نوشته شده توسط Ramtin در 4 دی 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق از دید علم,عشق از دید علم شیمی,عشق و علم,Love,Love is,عاشق,عاشق کیست,عشق واقعی,عشق واقعی چیست,عشق یعنی,, | لینک ثابت مطلب
عشق از دیدگاه علم

 با سلام خدمت دوستای گلم این دومین و احتمالا آخرین مطلب در مورد بررسی عشق از دیدگاه علم می باشد.

این مطلب ادامه مطلب عشق از دیدگاه علم می باشد و در اصل کامل کننده مطلب قبلی است

برای خواندن این مطلب به شما توصیه می کنم حتما ابتدا پست عشق از دیدگاه علم را بخوانید

برای این کار کافیست بر روی اینجا کلیک کنید.

مراحل عشق از دید دانشمندان:

چه زمانی متوجه حضور کسی در قلب خود می شوید؟

عشق در کیمیای ذهنتان باعث چه رویدادی می گردد؟

آیا عاشق شدن صرفاً طریقه ای طبیعی برای حفظ بقای نوع بشر است؟
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کرده اند که عبارت است از:

مرحله اول کشش جنسی است و معمولا به دوره کوتاهی منتهی می شود.

مرحله دوم حس جسمی – عاطفی است که معمولا انسان ها درطول این دوران کمی از حالت عادی خارج شده و همیشه به فکر معشوق هستند و کم کم احساس عشق از دید علم روانشناسی امروزی شکل می گیرد.
مرحله سوم عاشق شدن است که معمولا منتهی تعهد طولانی مدت می شود.

درارتباط با این مرحله (مرحله سوم) دکتر پرتوی تبار دانشمند و روانشناس در لندن گفته اند که تفاوتی نمی کند که شما اهل کدام کشور یا فرهنگ و آداب و رسوم باشید در روند عاشق شدن قطعا هر سه مرحله برای شما اتفاق می افتد.

هنگامی که ما احساس عشق را نسبت به فردی پیدا می کنیم ، این احساس رفته رفته کامل تر شده و از گرمای اولیه آن کاسته می شود و به سوی جاودانگی می رود.

نکته جالب توجه در این رابطه این است که جایگاه این حس نیز که در مغز وجود دارد عملا تکامل پیدا می کند بدین صورت که در اوایل این دوران سطح مغز در عواطف ما نقش دارد و با گذشت زمان و عمیق تر شدن این احساس قسمت های داخلی و عمیق مغز درگیر این احساسات می شوند این منطقه همان منطقه سنترال لوب است که در مرکز مغز قرار دارد و عضوی نعلی شکل است

نتایج آزمایش ها نشان می دهید که مغز انسان در همان لحظات ابتدایی افراد مختلف را تشخیص داده و احساسی را در شما ایجاد می کند که یا به آن ها جذب می شوید و یا از آن ها دور می شوید.

ما نام عشق را بر آن می نهیم. عشق به مانند روشنای آفتاب حس می گردد. اما روح بخش ترین احساسات انسان ها شاید همین راه حل زیبای طبیعت برای بقای نسل آدمیان و تولید مثل آن ها باشد.

مغر توسط مجموعه ای از مواد شیمیایی اثر بخش، ما را در دام عشق گرفتار می آورد. تـصور بر این است که در حال گزینش شریکی برای خود هستیم، در حالی که ممکن است طعمه ای دلباخته برای دام دوست داشتنی طبیعت بیش نباشیم.

آن گونه که شما تصور می کنید نیست...

روان پژوهان نشان داده اند در حدود 90 ثانیه تا 4 دقیقه زمان لازم است تا شما درباره عشق کسی تصمیم گیری نمایید.

همین تحقیقات نشان داد که چه مواردی دراین مدت زمان کوتاه می تواند باعث ایجاد این احساسات در درون ما بشود که عبارت بودند از:

۵۵ درصد حرکات فرد (زبان جسمانی فرد) علاقه پدید می آید .
۳۸ درصد از طریق لحن صدا و سرعت سخن گفتن.
 و فقط %8 از طریق گفتگو عاشق می شوند.

اما همان طور که در مقاله عشق از دید علم 1 نیز اشاره شد نگاه به چشمان افراد تاثیر بسیار بسزا تری از موارد بالا ایجاد می کند و موارد بالا را می توان بعد از نگاه به چشمان افراد طبقه بندی کرد ، مسلما شما نیز شنیده اید که اکثر عشاق می گویند که عاشق چشمان معشوق خود شده اند ، این عمر کاملا صحیح و علمی می باشد و در آزمایش های متعدد اثبات شده است.

برای نمونه یک آزمایش که در مقاله قبل نیز گفته شد را برای شما می کویم:

تأثیر شگفت انگیز نگاه


روانشناس نیویورکی پروفسور آرتور آرون که در مورد عاشق شدن تحقیق می کنند طی آزمایش جالبی به این نتیحه رسیدند که نگاه تأثیر مستقیم و بسزایی در عاشق شدن دارد .

پروفسور آرون ابتدا گروهی را به صورت زوج های دو نفری زن و مرد که کاملا با یکدیگر غریبه بودند را انتخاب کردند و ازآنان خواستند  که در هر گروه افراد تمام رازهای زندگیشان را برای یکدیگر تعریف کنند.

این مرحله از آزمایش حدود چهارساعت و نیم به طول انجامید!

سپس پروفسور آرون از آن ها خوستند که احساساتشان را نسبت به هم بیان کنند.

دراین بخش معلوم شد که بعضی از افراد نسبت به یکدیگر حس ترحم و دلسوزی پیدا کردند.

پروفسورآرون در مرحله بعد ازآن ها خواستند که به مدت ۴ دقیقه بدون هیچ حرفی فقط به چشم های یکدیگر زل بزنند.

بعد ازچند بارتکراراین آزمایش با افراد متفاوت خیلی از زوج ها اعتراف کردن که شدیدا به طرف مقابلشون جذب شده بودند و حتی دو نفر از آن ها که با یکدیگر کاملا غریبه بودند پس از مدت 6 ماه با هم ازدواج کردند!

اصولا هنگامی که ما از لحاظ جنسی ذوق زده می شیم چشم هایمان بزرگتر       می شود.

نقش چشم ها را هیچ گاه دست کم نگیرید.

همان طور که قبلا هم به این موضوع اشاره شد عشق شامل 3 مرحله تشکیل شده است و هر کدام از این مراحل بدلیل وجود هورمون ها و مواد شیمیایی خاصی ایجاد می شوند.

حال به هورمون های موثر در این 3 مرحله می پردازیم:

مرحله اول: کشش جنسی یا شهوت
عامل اصلی این احساسات هورمون های مردانه تستوسترون و هورمون زنانه استروژن هستند.
این هورمون ها هستند که باعث می شوند انسان ها به دنبال جنس مخالف باشند.

مرحله دوم: دل باختن یا مجذوبیت
این مرحله ای است که عشق در آن آغاز شده و دراین مرحله انسان نمی تواند به هیچ چیز جزمعشوق خود فکر کند.

در اصل این مرحله زمانی شگفت انگیزاست ، هنگامی که به عشقی حقیقی مبتلا شده اید و بسختی می توانید به دیگران فکر کنید. دانشمندان بر این باورند که سه انتقال دهنده عصبی اصلی در این مرحله دخیل می باشند: آدرنالین، دوپامین و سروتونین

ازعلائم این مرحله می توان به از دست رفتن اشتها و بی خوابی اشاره کرد و علت آن هم این است که بیشتر سعی فرد در این دوران فکر کردن به معشوق خود است .

در مرحله جذب، گروهی از سلول های عصبی ما یعنی نیورو ترنزمیترها (مونو آمینوز) نقش مهمی را بازی می کنند .

دوپامین نوعی ماده شیمیاییست که در مغز تولید می شود ؛ یک زوج تازه ازدواج کرده تحت معاینه مغزی قرار گرفتند و مشخص گردید که میزان سطح دوپامین که نوعی انتقال دهنده عصبی بشمار می رود در آنها بالا است. این هورمون از طریق رها سازی حس شدیدی از لذت، باعث تحریک میل و رغبت در شخص می گردد. این دقیقاً همان تاثیری است که بعد از مصرف کوکائین در مغز بوجود می آید!

نتایج آزمایشات دال بر وجود مقدار قابل توجهی از دوپامین در اغلب زوجین می باشد: افزایش انرژی، کاهش نیاز به خواب و غذا، حواس متمرکز و لذتی مطبوع در کوچکترین جزئیات رابطه.

نوره پاین فرین (Norepinephrine) یا آدرنالین نیز در مراحل ابتدایی علاقمندی به یک فرد بوجود آمده و باعث  فعال شدن واکنش های استرس زا و افزایش سطح آدرنالین و کرتیزول در خون می گردد و به وسیله آن عرق می کنیم و ضربان قلب ما بالا می رود و قلبمان سریع تر می زند و این تغیرات خود باعث افزایش فشار خون در بدن و بالا رفتن دمای بدن نیز می شود.

سروتونین : یکی از مهم ترین مواد شیمیائی عشق است یکی از مهمترین هورمونها، که باعث می گردد بسیار زیاد به معشوقتان فکر کنید.

آیا عشق شیوه تفکرتان را تغییر می دهد؟

در یک بررسی علمی مشخص شد که در مراحل اولیه ایجاد عشق ( مرحله مجذوبیت ) نحوه فکر کردن دچار دگرگونی شگرفی می شود. از بیست زوج جوان که ابراز علاقه بسیار شدیدی نسبت به هم می نمودند، دعوت بعمل آمد تا مشخص گردد که آیا مکانیزم تفکر دائمی به معشوق در مغز با مکانیزمی که باعث بروز اختلال وسواس فکری-عملی می شود ارتباطی دارد یا خیر.

با تحلیل نمونه های خونی گرفته شده معلوم گردید که میزان هورمون سروتونین در زوجهای جوان با سطوح پایین این هورمون در بیماران وسواس فکری-عملی برابری می کند.

عشق نیاز به ناپیدایی دارد:

افرادی که بتازگی عاشق هم شده اند صورتی خیالی، شاعرانه و ایده آل به شریک زندگیشان می بخشند، محاسنشان را بزرگ نمایی نموده و عیوبشان را می پوشانند.
همچنین زوجهای جوان، خودِ رابطه را نیز متعالی جلوه می دهند و تصور می کنند که رابطه شان از هر زوج دیگری صمیمی تر و زیباتر است. روانشناسان معتقدند که ما به چنین نگرش خالصانه ای نیازمندیم. این نگرش باعث می گردد، تا زمان وارد شدن به مرحله بعدی عشق، یعنی تعلق، در کنار یکدیگر باقی بمانیم.

همچنین این موضوع را نیز اشاره می کنم که میزان بالای این ماده در خون می تواند باعث دیوانگی موقت انسان بشود.

مرحله سوم: دل بستن یا تعلق
این سومین مرحله از عشق و طولانی ترین و پایدار نرین مرحله است و ادامه یک رابطه و شدت آن باعث ورود انسان به مرحله سوم می شود.

در اصل تعلق ضمانتی است که زوجین را متعهد می کند برای بچه دار شدن و پرورش آنها و باعث می شود به اندازه کافی در کنارهم زندگی کنند. دانشمندان تصور می کنند که دو هورمون اصلی در رابطه با ایجاد حس تعلق دخیل هستند: اکسیتوسن و واسوپرسین.

این احساس زوج ها رو به هم متعهد می کند و باعث می شود با هم بمانند.

هورمون هایی که در این مرحله بوسیله سیستم عصبی آزاد می شوند ، هورمون هایی  هستند که باعث می شوند دو شخص به هم وفادار بمانند .

اوکسیتوسین (هورمون نوازش):این هورمون ماده شیمیاییست که غده هیپوتالاموس آن را ترشح می کند.

اکسیتوسین هورمونی قدرتمند است که توسط زنان و مردان در زمان ارگاسم ترشح می شود.

این هورمون احتمالاً حس تعلق را عمیق تر نموده و باعث می گردد زوجین بعد از اتمام رابطه جنسی بیش از پیش نسبت به هم احساس نزدیکی کنند.

مطابق با این نظریه، هر قدر زوجین بیشتر رابطه جنسی برقرار کنند، پیوستگی و صمیمیت بین آن ها نیز بیشتر خواهد شد. اکسیتوسین هنگام زایمان نیز ترشح شده و به ایجاد پیوند عاطفی قوی بین مادر و کودک، کمک شایانی می نماید. یکی دیگر از وظایف این هورمون خروج اتوماتیک شیر از سینه مادردرهنگام گرسنگی کودک است.

یک استاد روانشناسی نشان داد که اگر ترشح طبیعی هورمون اکسیتوسین در گوسفندان و موش ها متوقف شود، آن ها تازه متولدین خود را پس خواهند زد.

بطور عکس، تزریق اکستوسین به موشهای ماده ای که هیچگاه رابطه جنسی نداشتند، باعث دوستی کردن آنها با نوزادان موش های دیگر گردید. موش های ماده این نوزادان را گونه ای مراقبت می کردند که گویی متعلق به خودشان است ، درانسان نیز این هورمون کمک می کند تا رابطه دو نفر پایدار بشود و به همان شکل عمل می کند.

واسوپرسین: یکی دیگر از هورمون های مهم در مرحله تعهد بلند مدت است و بعد از رابطه جنسی ترشح می گردد.

واسوپرسین (هورمون ضد ادرار) به همراه کلیه ها جهت کنترل تشنگی کار می کند. نقش بالقوه این هورمون در روابط بلند مدت زمانی که محققان مشغول مشاهده رفتارهای موش های صحرایی بودند مشخص گردید.

موش های صحرایی در روابط جنسی که لزوماً برای تولید مثل نبود، بیشتر شرکت می کردند. آن ها همچنین - همانند انسانها - رابطه زوجیت مستحکم تر و پایدارتری را بنا می نمودند.

زمانی که به این موش ها داروی متوقف کننده اثر واسوپرسین خورانده می شد، بدلیل از بین رفتن صمیمیت و عدم مراقبت احساسی از جفت، ارتباط آنها با جفتشان بسرعت قطع می گشت.

به چه دلیل انسان به یک همدم از جنس مخالف نیاز دارد؟
آیا یک الگوی همگانی برای زن ایده ال و مرده ایده ال وجود دارد؟
در انتخاب شریک زندگیمان چه مواردی نقش دارند؟

طی تحقیقات بدست آمده و همان طور که در مقاله قبل نیز به آن اشاره کردم هنگامی که ما انسانی را به عنوان زوج خود انتخاب می کنیم ، در وهله اول به طور نا خودآگاه کسی را انتخاب می کنیم که از نظر ژنتیکی شبیه به خودمان باشد.

نکته بسیار جالب در مورد شناسایی یک فرد از نظر چهره این است که مغز ما توانایی شناسایی ساختمان ژنتیکی افراد را نیز با نگاه به چهره آن فرد دارد.

برای مثال در چهره هایی که طرف چپ و راست صورت آن ها  قرینه نیستند ، احتمال وجود مشکلات ژنتیکی  و مادرزادی بیشتر از چهره های قرینه است و مغز کاملا به قرینه بودن یا نبودن چهره افراد پی می برد.

مطالعاتی که در این زمینه انجام شده نیز نشان می دهد که اکثر مردها به زنانی جذب می شوند که چهره آن ها در هر دو طرف صورت قرینه باشد ، همچنین تحقیقات نشان داده است که مردان به طور نا خوداگاهانه به اندام جنس مخالف خود نیزتوجه می کنند و به قرینه بودن آن توجه می کنند

مطالعات نشان داده است که مردها بیشتر جذب خانم هایی می شوند که تناسب قطر کمر به پهنای باسنشان ۰/۷ است. (این عدد را می توانید با تقسیم اندازه کمر به اندازه باسن خود حساب کنید)

تناسب هفت دهم در زنانی که دارای اضافه وزن هستند با زنان لاغر فرقی ندارد و یکسان است.

انتخاب زوج در زنان و مردان بسیار متفاوت است ، برای خانم ها قرینگی صورت مرد اهمیت زیادی ندارد و مسئله مهم و مورد توجه برای آنان توانایی مرد در فراهم کردن غذا و نگهداری از بچه های آینده شان است و نقش بسیار مهم تری را به نسبت  ظاهربر عهده دارد .

مردهای پولدار یا قدرتمند، چه از نظر جسمی و چه از نظر موقعیت مالی واجتماعی، همان قدر بین خانم ها طرفدار دارند که لئوناردو دِکاپریو در فیلم تایتانیک برای رز داشت!

همچنین همان طور که در مقاله قبل نیز به آن اشاره کردم اصولا ما انسان ها (به خصوص مردان) به شخصی جذب می شویم که به خودمان یا خانواده ما شباهت بیشتری داشته باشد و نسبتی نیزمعمولا بین این اجزای بدن در زوج ها وجود دارد که می توان به تشابه بین اندازه ریه ها، بلندی انگشت وسط دست، درازای لاله گوش ، اندازه کلی گوش ها ، قطر گردن ، مچ دست وحتی میزان سوخت و ساز و میزان تعرق در بدن اشاره کرد.

امیدوارم از این مطلب نیز لذت برده باشید ، سعی می کنم در پست های بعدی این قسمت به قدرت عشق و بررسی آن از طریق روح نیز بپردازم.

لطفا با نظرات گرمتون من رو همراهی کنید...

نوشته شده توسط Ramtin در 23 آذر 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق از دید علم,عشق از دید علم شیمی,عشق و علم,Love,Love is,عاشق,عاشق کیست,عشق واقعی,عشق واقعی چیست,عشق یعنی,, | لینک ثابت مطلب
گوش کن!!!

گوش کن!!!

از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

بزرگ ترین اشتباهت چیست؟

گفت عاشق شدن.

گفتم بزرگ ترین شکست چیست؟

گفت شکست عشق.

گفتم بزرگترین درد چیست؟

گفت از چشم معشوق افتادن.

گفتم بزرگترین غصه چیست؟

گفت یک روز چشم های معشوق رو ندیدن.

گفتم بزرگترین ماتم چیست؟

گفت در عزای معشوق نشستن

گفتم قشنگ ترین عشق کدام است؟

گفت شیرین و فرهاد

گفتم زیبا ترین لحظه کدام است؟

گفت در کنار معشوق بودن

گفتم بزرگترین رویا چیست؟

گفت به معشوق رسیدن

پرسیدم بزرگترین ارزویت چیست؟

اشک تو چشماش حلقه زدو با نگاهی سرد گفت:  مرگ

نوشته شده توسط Ramtin در 17 آذر 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق, | لینک ثابت مطلب
عشق از دید علم

 حتما بخوانید!!!

هر انسانی باید عشق را بشناسد وگرنه انسان نیست!

این یک مقاله فوق العاده علمی و کامل از عشق است که خواندن آن را به همه ی شما دوستانم و کسانی که می خواهند عشق را بهتر بشناسند توصیه می کنم.

عشق چگونه عمل می کند ؟

آشنایی با کارکرد عشق
اگر عاشق شده باشید ، احتمالآ متوجه شده اید که این احساس می تواند نوعی اعتیاد باشد، حدس شما درست است.

دانشمندان به این باور نزدیک شده اند که همان فرآیند شیمیایی که در هنگام اعتیاد رخ میدهد ، در زمان عاشق شدن نیز اتفاق میافتد.
عشق حالتی شیمیایی از ذهن است که بخشی از ژنهای ما بوده و از تربیت انسان تاثیر می گیرد. دوست داشتن در وجود انسان تنیده شده است زیرا ما باید والدین با محبتی باشیم که با تلاش زیاد از فرزندان ناتوان خود مراقبت کنیم.
در این پست خواهیم دانست که عشق واقعآ چیست و همنگامی که عاشق می شویم در بدن ما چه چیزی رخ می دهد و چه چیز موجب می شود در این حالت باقی بمانیم، همچنین نگاهی داریم به اینکه چه چیزی در وهله اول موجب جذب شدن ما به شخص دیگری می گردد. 

عشق چیست ؟
عشق به ما نشاط می دهد و ما را به تحرک وا می دارد، همچنین برای بقای نوع انسان ضروری است ، اگر عشق وجود نداشت ، جامعه ما کاملآ متفاوت بود و بیشتر شبیه چرخه بسته موجود در دنیای برخی جانوران می شد.

مواد شیمیایی که هنگام عاشق بودن در مغز انسان به حرکت در می آیند، وظایفی چند را انجام می دهند که مهمترین هدف آن ، بقای نسل انسان می باشد. تاثیر این مواد است که ما را به تشکیل خانواده و بچه دار شدن وامیدارد. پس از بچه دار شدن نیز این مواد طوری تغییر می یابند تا در کنار هم بمانیم و فرزندانمان را بزرگ کنیم. بنابراین ، عشق از یک لحاظ ، اعتیادی شیمیایی است که برای تولید مثل رخ می دهد.
صرف نظر از کشور و فرهنگ ، عشق نقش مهمی در زندگی انسانها بازی می کند . در حالیکه تفاوتهای فرهنگی زیادی در چگونگی نشان دادن عشق دیده می شود ، اما این واقعیت که عشق وجود دارد ، مسلم و قطعی می باشد. 
اجازه بدهید تا به موضوع دقیقتر نگاه کنیم. چه چیز در وهله اول موجب می شود تا عاشق شخص دیگری بشویم ؟


چه چیز موجب عاشق شدن می شود ؟
همه ما الگویی از شریک زندگی ایده آل خود داریم که جایی در ضمیر ناخودآگاه ما پنهان شده است. همین نقشه عشق است که به ما حکم می کند کدام شخص در میان این همه انتخاب ، مناسبتر می باشد. اما این الگو چگونه تشکیل می شود ؟


سیمای (چهره) اشخاص
بسیاری از پژوهشگران گمان می کنند که ما جذب افرادی از جنس مخالف می شویم که والدینمان را به یاد ما »ی آورند، برخی حتی باور دارند که ما جذب افرادی می شویم که ما را به یاد خودمان می اندازند. دیوید پرت (
David Perrett) روانشناس دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند، آزمایشی را انجام داد که در آن عکسی دیجیتالی از شخص مورد آزمایش را به چهره فردی از جنس مخالف تغییر دادند. سپس از شخص مورد آزمایش خواستند تا از میان تعدادی عکس ، چهره ای که به نظرش از همه جذابتر است انتخاب کند. نتایج این آزمایش نشان داد که اشخاص مورد آزمایش همیشه چهره تغییر یافته خودشان را ترجیح  می دادند!

شخصیت 
دراین مورد نیز مانند چهره ، انسان ها افرادی را ترجیح می دهند که از نظر شخصیت ، خوش خلقی و علایق آن ها را به یاد والدینشان ( یا افرادی که در کودکی با آن ها رابطه نزدیکی داشتند) می اندازند .


فرومون ها (
Pheromones)
موضوع بحث انگیز فرومون ها همچنان در پژوهش ها در زمینه عشق ، نقش خود را ایفا می کند. واژه "فرومون" از واژه های یونانی
pherein و hormone گرفته شده و به معنی "حامل تحریک" می باشد.
در جهان جانوران ، فرومون ها آثار بوی منحصربفردی هستند که در ادرار یا عرق جانور وجود داشته و رفتار جنسی حیوان را تعیین کرده و موجب جذب شدن جنس مخالف می شوند. وجود فرومون ها ، جانوران را در تشخیص یکدیگر و انتخاب جفتی که سیستم ایمنی آن به قدر کافی با سیستم ایمنی خود جانور متفاوت است تا تولید مثل سالم را تضمین نماید ، یاری می دهد. جانوران عضو ویژه ای در بینی خود دارند که
VNO نام دارد و این ماده شیمیایی بی بو را ردیابی می کند.
وجود فرومونها در انسان ، در سال 1986 توسط دانشمندان مرکز حواس شیمیایی فیلادلفیا و همتایان آنها در فرانسه، کشف شد. آنان این مواد شیمیایی را در عرق انسان پیدا کردند. دانشمندان، عضو
VNO را نیز در برخی انسان ها ، نه همه آن ها ، کشف کرده اند. با وجود اینکه همه ما دارای عضو مذکور نیستیم وممکن است این عضو در افرادی که دارای آن هستند نیز کارایی نداشته باشد ، اما باز هم آشکار است که بو ، جنبه مهمی از عشق به شمار می رود (صنعت پرطرفدار تولید عطر را به یاد بیاورید) . در آزمایشی که توسط دانشمندان ترتیب داده شد ، از گروهی از زنان خواستند تا پیراهنهای شسته نشده و حاوی بوی عرق گروهی از مردان را بو کرده و خوشایندترین بو را انتخاب نمایند. نتیجه این بود که درست مانند آنچه در جهان جانوران جریان دارد ، بیشتر زنان مورد آزمایش ، پیراهن مردی را انتخاب کردند که سیستم ایمنی او با مال خودشان بیشترین تفاوت را داشت!

خیره شدن به چشمان یکدیگر
پروفسور آرتور آرون ، از دانشگاه ایالتی نیویورک واقع در استونی بروک ، درباره اینکه وقتی انسان ها عاشق می شوند چه اتفاقی میافتد مطالعه کرده و دریافته است که تنها خیره شدن به چشمان یکدیگر تاثیر شگرفی به جا می گذارد.
او در آزمایشی که ترتیب داد ، افراد غریبه ای از جنس مخالف را به مدت 90 دقیقه در برابر هم قرار داد و از آنها خواست تا درباره مسائل خصوصی خود با هم گفتگو کنند. سپس از آنان خواست که به مدت 4 دقیقه بدون گفتگو به چشمان هم خیره شوند. نتیجه چه بود ؟

 بسیاری از افراد پس از آزمایش، نسبت به فرد دیگر دچار کشش عمیقی شدند و حتی دو نفر از آنان پس از شش ماه ازدواج کردند.


تقویت کننده های جنسی (
Aphrodisiacs)
بر اساس گزارش وزارت دارو و موارد غدایی امریکا ، مطالبی که درباره تقویت کننده های جنسی گفته می شود بیشتر براساس افسانه است تا واقعیت. مردم همچنان به تاثیر تقویت کننده برخی از غذاها ، سبزیجات و عصاره ها باور دارند. تعدادی از تقویت کننده های متداول وجود دارند که شاید بر زندگی جنسی ما تاثیر بگذارند. (شاید هم  نه)

 برخی از آنها عبارتند از :

- مارچوبه : گفته میشود که ویتامین
E موجود در این سبزی هورمون های جنسی را تحریک می کند.
- فلفل قرمز : برخی از پژوهشگران می گویند که خوردن فلفل تند باعث ترشح اندورفین در بدن شده و به تقویت نیروی جنسی کمک می کند.
- شکلات : این ماده دارای فنیلتیلامین است که یکی از موادی است که بدن انسان در هنگام عاشق بودن بطور طبیعی آنرا تولید می کند.
- صدف خوراکی : دارای مقدار زیادی روی است که تولید تستوسترون را افزایش می دهد . تستوسترون میل جنسی زن و مرد را افزایش می دهد.

تصور می شود که بیشتر مواد مذکوربیشتر موجب تمایل برای نزدیکی جنسی شده یا توان جنسی مردان را افزایش می دهند و تاثیری به جذب جنس مخالف ندارند. اما اگر به دنبال تحریک هورمون هایی هستید که شما را دلباخته سازند، میتوانید کسی را ببینید و عاشقش شوید. برخی می گویند که حتی اگر این مواد وافعآ موثر نباشند ، اگر فکر کنید که موثر هستند ، نیمی از راه را پیموده اید.

گونه ها و مراحل عشق 

سه گونه یا مرحله مشخص در عشق وجود دارد :

1- شهوت (هوس) ، یا احساس شهوانی
2- کشش ، یا احساس عاشقانه
3- وابستگی ، یا تعهد 

اگر هر سه مورد بالا درباره شخصی اتفاق بیافتد، پیوند حاصله بسیار محکم خواهد بود.
با این وجود ، گاهی نسبت به افرادی احساس شهوت داریم که عملآ عاشق آنها نیستیم.

شهوت (هوس)

هنگامی که انسان به سن نوجوانی می رسد ، درست پس از رسیدن به دوران بلوغ ، هورمون های استروژن و تستوسترون در بدن فعال شده و موجب می گردند تا برای نخستین بار، تمایل به تجربه عشق بوجود آید. این تمایلات یا به عبارت دیگر شهوت ، نقش بزرگی در دوران بلوغ و سراسر زندگی انسان بازی می کند. بر طبق مقاله ای که تحت عنوان " عشق و هوس جنسی " توسط دکتر لیزا دیاموند نوشته شده است ، شهوت و عشق آرمانی دو موضوع متفاوت هستند که توسط زیرلایه های مختلفی از ذهن تولید می شوند. شهوت به منظور نزدیکی جنسی و عشق آرمانی بخاطر نیاز به پیوند میان والدین و نوزاد و فرزند بوجود می آید؛ بنابراین اگرچه ما غالبآ نسبت به کسی که دوستش داریم ، احساس شهوت می کنیم ، گاهی هم می تواند اینطور نباشد و این طبیعی است. یا ممکن است همزمان با احساس شهوت برای کسی که دوستش داریم ، نسبت به فرد دیگری هم احساس هوس و شهوت داشته باشیم. دکتر لیزا دیاموند این مورد را هم طبیعی می داند.
جان مانی (
John Money) کارشناس مسائل جنسی بصورت زیر فرق مبان عشق و شهوت را توضیح می دهد :
جای عشق بالای کمربند است و جای شهوت زیر آن ، عشق شاعرانه و شهوت مبتذل است.
فرومون ها ، سیمای ظاهری افراد و تمایلات اکتسابی ما درباره خصوصیات شریک جنسی نیز ، نفش مهمی در انتخاب کسی که نسبت به او هوس پیدا می کنیم ، دارند. بدون شهوت ، شاید هرگز نتوانیم آن فرد بخصوص را پیدا کنیم. اما در حالیکه شهوت موجب می گردد تا پیوسته به اطرافمان توجه کنیم، نیاز ما به عشق آرمانی است که منجر به مرحله بعدی یعنی کشش می شود.

کشش یا جاذبه 

در حالیکه احساسات اولیه ممکن است ناشی از شهوت باشد ، آنچه پس از آن اتفاق می افتد (با فرض اینکه رابطه قرار است ادامه پیدا کند) کشش نام دارد. هنگامی که کشش یا احساس عاشقانه بوجود می آید ، فرد معمولآ توانایی تفکر منطقی را از دست می دهد . ضرب المثل قدیمی که می گوید " عاشق کور است" این مرحله را دقیقآ توصیف می کند. فرد در این مرحله غالبآ هیچ یک از عیب هایی که شریکش ممکن است داشته باشد را نمی بیند. او را شخصی ایده آل فرض کرده و نمی تواند از ذهنش خارج کند. این شیفتگی و تحریک ، بخشی از بیولوژی انسان است. 
در این مرحله ، زن و مرد ساعتهای زیادی را با هم می گذرانند و سعی می کنند یکدیگر را بشناسند. اگر این کشش به قدرت خود باقی بماند و هردو آن را حس کنند ، آنگاه معمولآ به مرحله بعدی یعنی وابستگی یا تعهد وارد می شوند.

وابستگی یا تعهد 

مرحله وابستگی یا تعهد ، عشقی برای مدت زمان طولانی است. فرد از عشق خیالی گذشته و به عشق واقعی وارد شده است. این مرحله از عشق باید به اندازه کافی نیرومند باشد تا در برابر مشکلات و آشفتگی های زیاد زندگی دوام بیاورد. مطالعاتی که توسط  الن برشید (Ellen Berscheid) پژوهشگر دانشگاه مینسوتا  و همکارانش انجام شده نشان داده است که هرچه شخصی که دوستش داریم به نظر ما انسان آرمانی تری باشد ، رابطه ما در مرحله وابستگی قوی تر خواهد بود.
روانشناسان دانشگاه آستین در ایالت تکزاس نیز به همین نتیجه رسیده اند. آنان دریافتند که آرمانی فرض کردن طرف مقابل ، موجب پایدار ماندن و شاد نگه داشتن زوجین در ازدواج می گردد. تد هوستن، پژوهشگر ارشد می گوید : " معمولآ این موضوع ناشی از تعبیر خوب یکی از زوجین از دیگری است بطوری که او را مورد قبول تر از آنچه واقعآ هست، می بیند. تمایل افراد مذکور برای ادامه دادن رابطه با طرف مقابل، نسبت به کسانی که نمی توانند یا نمی خواهند این چنین باشند ، بیشتر است."
مواد زیر که در حین نزدیکی جنسی در بدن آزاد می شوند در این مرحله از عشق نقش اساسی دارند :
oxytocin, vasopressin , endorphins

پیوند شیمیایی

در عشق آرمانی ، هنگامی که دو نفر نزدیکی جنسی انجام می دهند ،
oxytocin در بدنشان آزاد می شود که این ماده به قویتر شدن رابطه آنها کمک می کند. پژوهش هایی که در دانشگاه کالیفرنیا در شهر سانفراسیسکو انجام شده نشان داده است که " این ماده با توانایی حفظ کردن روابط سالم بین اشخاص و حفظ مرزهای روانی سالم با افراد دیگر ، ارتباط دارد." هنگامی که ماده مذکور در زمان انزال ، در بدن آزاد می شود ، شروع به ایجاد علاقه احساسی می کند . هرچه نزدیکی جنسی بیشتر باشد ، این علاقه هم بیشتر می شود. همچنین این ماده با علاقه مادر به فرزند ، انقباض رحم در زمان زایمان و تند شدن حرکت شیر در پستان مادر به هنگام شیر دادن بچه ارتباط دارد.
Vasopressin هورمون دیگری است که با تشکیل روابط تک همسری طولانی مدت در ارتباط است. 
اندورفین ها (
Endorphins) که ضد دردهای طبیعی موجود در بدن هستند نیز در روبط طولانی مدت افراد نقش اساسی دارند . این مواد موجب ایجاد یک احساس آسایش عمومی می شوند که شامل احساس آرامش ، آسودگی و امنیت می باشد. اندورفین ها نیز در هنگام نزدیکی جنسی و همچنین تماس فیزیکی ، ورزش و فعالیت های دیگر، در بدن آزاد می شوند و اثری مانند وابستگی به مواد مخدر ایجاد می کنند.

معتادین به عشق
بعضی اشخاص نسبت به احساس عشق، اعتیاد دارند. چون بدن انسان مقدار مواد شیمیایی مذکور را در حد معینی نگه می دارد ، در این حالت، این حد بالاتر و بالاتر میرود تا شخص را ارضا کند. چنین اشخاصی پیوسته از رابطه با یک فرد به رابطه ای دیگر کشیده می شوند تا خود را ارضا کنند.


تحمل طولانی ؟

هنگامی که آن احساس لذت بخش از بین می رود چه می شود ؟

تد هوستون ، پژوهشگر دانشگاه تکزاس، می گوید این سرعت پیشروی رابطه عاشقانه است که غالبآ موفقیت نهایی آنرا تعیین می کند . او و همکارانش دریافتند که هرچه مدت رابطه پیش از ازدواج بیشتر باشد ، رابطه طولانی مدت پس از آن قویتر خواهد بود. 
با این وجود، احساس عشق آتشین، پس از مدتی نیروی خود را از دست می دهد. مطالعات نشان داده اند که عشق آتشین بسرعت کمرنگ شده و پس از دو یا سه سال تقریبآ از بین می رود. مواد شیمیایی که موجب آن احساس عشق هستند ( آدرنالین، دوپامین، نورپینفرین، فنیلتیلامین و...) کم کم در بدن تحلیل می روند. ناگهان حس می کنید که طرف مقابل دیگر بی عیب و نقص نیست. ممکن است تعجب کنید که چرا او اینقدر عوض شده است . در واقع طرف مقابل شاید اصلآ تغییری نکرده باشد بلکه این شما هستید که اکنون می توانید او را بصورت منطقی ببینید و دیگر تحت تاثیر هورمونهای کورکننده ناشی از احساس شیفتگی و عشق آتشین قرار ندارید. در این مرحله ، رابطه طرفین یا آنقدر قوی هست که دوام بیاورد ، یا اینکه همین جا به پایان می رسد.
اگر رابطه طرفین ادامه پیدا کند ، آنگاه مواد شیمیایی دیگری که در توضیح دوران وابستگی نام بردیم، در بدن آزاد می شوند. مثلآ اندورفین ها که احساس آسایش و امنیت ایجاد می کنند. همچنین
oxytocin که در زمان نزدیکی جنسی در بدن آزاد می شود و حس ارضا و وابستگی به همراه دارد وباعث پایداری همیشگی یک رابطه عاشقانه می شوند.

از این بحث می توان نتیجه گرفت که نامزد بودن به مدت 1 سال و دوستی قبل از آن می تواند کمک بسیار مهمی به تداوم زندگی بین افراد مختلف و شناخت صحیح و منطقی از طرف مقابل و تصمیمی صحیح و قاتع را داشته باشد و با این عمل و درک صحیح آن شاید بتوان آمار طلاق و مشاجره های بعد از ازدواج را برای هر دو طرف پایین آورد.

البته مسلما این موضوع نیاز به ایجاد فرهنگ صحیح در جامعه و از بین بردن اعتقاد کنونی بسیاری از مردم در مورد روابط بین دختر و پسر در سنین مختلف دارد و به نظر من انسان باید از دوران نوجوانی کاملا با جنس مخالف آشنا شود تا بتواند در آینده زندگی خوبی را داشته باشد و شریک زندگی خود را به درستی انتخاب کند.

ببخشید اگه لحن این پست کمی کتابی بود، می خواستم یک پست مفید و علمی باشه نه نظر من و حرف های عامیانه واگراین مطلب علاقه مند شدید با ما همراه باشید تا طی چند روز آینده مطالب جالبی در مورد عشق ببینید. 

نوشته شده توسط Ramtin در 4 آذر 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق چیست,عاشق کیست,نیروی عشق,عشق از نظر علم,تعریف علمی عشق,عشق و علم, | لینک ثابت مطلب
عشق چیست؟

سلام امروز بحث جالب رو در مورد این که عشق واقعی چیه گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد و نظر بدید و راهنماییم کنید

 من اعتقاد دارم که عشق اقتباسی نیست و به مرور زمان به وجود نمیاد، بلکه تو یه لحظه بوجود میاد و هیچ وقت هم از بین نمیره ، هیچ وقت

خب حالا ببینیم عشق چیه؟

به نظر بنده حقیر عشق رو نباید با حس وابستگی و دوستی اشتباه گرفت و عشق در این دنیا بین دو نفر یا دو چیز به وجود میاد.

نمیدونم شاید واژه عشق یه واژه کلی باشه و اگر پدر مادرت و ... رو هم دوست داشته باشی بگن عاشق اونایی، ولی به نظر من این عشق نیست و این حس بر اثر محبت  بوجود میاد و با وابستگی ادامه پیدا میکنه،شما شاید حاضر باشید برای پدر و مادر و ... جونتون رو هم بدید اما برای عشقتون چی کار حاضرید بکنید؟

اگر لازم باشه یکی رو انتخاب بکنید کدوم رو انتخاب می کنید، مسلما اگر واقعا عاشق باشید عشقتون رو انتخاب می کنید.

شما در کنار عشقتون احساس آرامش می کنید و بدون اون کاملا بی قرار و نا آرام هستید و حتی با اسم یا عکس اون هم آروم میشید، به نظرم عشق میتونه روح رو کامل کنه و عشق واقعی رو در کنار کسی دارید که این حس آرامش بیش تر باشه.آیا شما در مورد پدر و مادرتون هم همین حس رو دارید؟

مسلما اگر کمی صادق باشید می گویید که حتی در مورد خدا هم این حس رو ندارید چه برسه به پدر و مادر و ...

شما اگر مومن ترین آدم هم باشید در هنگام نماز یا رفتن به مسجد (برای مسلمین) و رفتن به کلیسا (برای مسیحیان) و ... که اعتقاد دارید تو اون لحظه به خدا نزدیک ترید آیا همون حس عشق رو دارید؟

و یا برای رفتن به اون جا یا نماز خواندن و ... بی قرار هستید؟

من در پست های قبل گفته بودم که خدا عشق است و ذره ای از اون رو در درون ما قرار داده است ،پس چرا این حس رو نسبت به خدا نداریم یا میزان اون کمه؟

چرا انقدر قدر نشناسیم؟

مسلما ما به خدا هم عشق می ورزیم ولی با عشق بین ما و یک شخص یا جسم یا ... فرق دارد و من نمی خوام تو این پست اون رو بررسی کنم.

من شخصا به خدا ، روح و دنیای بعد از مرگ معتقدم ولی اگر 1% هم احتمال بدهیم که دنیایی وجود نداشته باشد و با مرگمنو به صورت کامل نابود شیم اون وقت چی کار می کنید؟

چرا وفتی عاشق می شیم و به عشقمون نمی رسیم یا تلاش نمی کنیم و نمی رسیم میگیم که خدا نخواست و تو اون دنیا به هم   می رسیم ، اگر دنیایی وجود نداشته باشه چی؟

چرا وقتی تو این دنیا میتونیم با عشقمون باشیم اونو به دنیای دیگه بسپریم و تلاش نکنیم تا با عشقمون باشیم؟

چرا بعضیاتون میگین عشق وجود نداره و نمی خواین اونو ببینین (متعصفانه این مورد در مورد دختر ها شایع تر از پسر هاست) بهتون حق میدم ،شاید این بخاطر داستان های غمگین عاشقانه باشه ولی این رو بدونید اگه از ته قلب بخواین عشق رو ببینید، حتما حتما  اونو می بینید ، همون طور که من خواستم و دیدم شما هم میتونید!

البته برای عاشق شدن باید کاملا آماده باشین ، چون عاشقی خیلی رنج و سختی داره.

شما فکر می کنید چند درصد از کسایی که ازدواج می کنن این حس رو نسبت به هم دارن و از ته قلب و بخاطر عشق با هم ازدواج میکنن نه بخاطر پول و شهرت و قیافه و هیکل طرف مقابل؟

ازدواج بخاطر زیبایی و ... به هیچ عنوان نمی تونه جای عشق رو بگیره.

اکثر دختر ها به سرعت عاشق یک پسر پول دار و خوش هیکل و جذاب میشن و اکثر پسر ها هم سریع عاشق یه دختر خوشگل و خوش هیکل میشن اما این عشق نیست به خداوندی خدا این عشق نیست، عشق یعنی  شما  اگرعاشق زشت ترین و فقیر ترینآدم دنیا و یا فردی با هر مشکل دیگر بشوید او را زیبا ترین و بهترین آدم بر روی زمین می بینید ، این عشقه ، نمیگم اگر از یه دختر یا پسر خوشگل خوشتون بیاد عاشق نیستین ولی اونو تو همه چی زیبا میبینید نه تو هیکل و قیافه، تا اون جایی که من دیدم اکثر دخترا به عشق اعتقاد ندارند یا به این عشق اعتقاد ندارند و میگن حس بی معنی هستش و یک در میلیون کاملا به اون اعتقاد دارند (البته توهین نباشه ها من خودم طرفدار سر سخت دخترا هستم و همیشه حق رو می دم به اونا )،

البته اگر دختری عاشق پسری بشه خیلی خیلی بیش تر این حس آرامش و بی قراری  رو تجربه می کنه و اگر هم  پسری

عاشقش باشه اون دختر هم معمولا بلاخره از اون پسر خوشش میاد و در کنار اون حس آرامش داره ولی پسرا معمولا

این طور نیستند.

پس عشق یک طرفه هم اگر خیلی خیلی قوی باشه می تونه خودش رو دو طرفه کنه.

لطفا اگر عقیده ای ضد کل حرفای من یا قسمت خاصی از اون دارید حتما حتما تو قسمت نظرات بگید شاید تا بزارم رو وبلاگ شاید نظر من و کسایی که مثل من فکر می کنند عوض شد ، حتی اگر مخالف عشق هستین و میکین وجود نداره هم با ذکر دلیل بگین چون دوست دارم این بحث رو از حالت فردی خارج کنم و به یه بحث گروهی تبدیلش کنم تا به یه نتیجه ی کامل تر ،بهتر و درست تر برسیم.

نوشته شده توسط Ramtin در 21 آبان 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,عشق چیست,عاشق کیست, | لینک ثابت مطلب
ای دنیای بد!

 ای دنیای بد!

چرا تو ، تو نمیشه مثل یه پرنده پرواز کرد و رفت و هر جا می خوایم بشینیم؟

من می خوام برم بشینم کنار پنجره ی عشقمو از صبح تا شب صداش کنم تا شاید جوابمو بده، شاید یه بار منو ببینه شاید عاشقم شه اما حیف که پرنده نیستم،حیف که پرنده نیستیم تا بتونیم پرواز کنیم بریم تو ابرا و برای خودمون بچرخیم

حیف که پرنده نیستیم تا هر موقع بخوایم بریمو عشقمونو ببینیم.

اما آی ادما اینو بدونین که با عشق می تونیم پرنده شیم

من همین الانم میتونم برم تو ابرای خیالمو عشقمو اون جا ببینم،شاید اگه پرنده بودم نمی تونستم عشقمو تو رویاهام ببینم.

پس ما هم پرنده ایم بیاین همین الان با من پرواز کنید و بریم تو ابرای خیال تا با عشق همه دنیا رو ببینیم، تا با عشق همه چیز رو از نو بسازیم، تا با عشق ایرانمونو دوباره بسازیم و همه چه سبز چه سفید چه قرمز با هم باشیم و پرچممونو با هم بسازیم، ایران نمیتونه با اختلاف سلیقه ها ساخته بشه و تنها راه یک رنگی همینو همین.

تو نظرسنجی رو وبلاگ هر کسی به یه چیز رای داده، اما این ایران رو نمی سازه یک پارچه بودن ایران رو می سازه

ببخشید از عشق خارج شدم آخه اینارو باید می گفتم.

امشب منتظر شعر باشین دیگه حال ندارم بنویسم می خوام برمو برای خودم گریه کنم فعلا بای!

راستی تا قالب جدید آماده شه همین قالب رو میزارم بمونه!

نوشته شده توسط Ramtin در 10 آبان 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق, | لینک ثابت مطلب
گوش کن!

 سلام دوستای گلم یه سر برید تو سایت زیر

http://www.findyourfate.com/deathmeter/deathmtr.html

تو این سایت با پر کردن فرمی که می بینین می تونین زمان مرگتون رو ببینین!

اینو میگم برای حرفای بعدیم، در ضمن اگه با زبان انگلیسی مشکل دارید تو قسمت نظرات بگید ترجمش می کنم

خب اگه احتمال بدیم 1% این زمان درست باشه چی کار می کنید؟

در ادامه زندگیتون بیش تر دیگران رو آزار می دید یا این که به همه محبت می کنید؟

از هر دسته ای هستین فقط گوش کنید!

زندگی چند روزی بیش نیست پس چرا تو این چند روز فقط زنده باشیم؟

چرا به دنبال خوشبختی و عشق نگردیم؟

چرا الان %80 آدمایی که تو زندان اوین هستن به خاطر مهریه افتادن زندان؟

تعین مهریه زیاد تنها چیزی که انجام میده جدایی و شکاف عمیق بین زن و شوهر هاست، به نظر من این کار باعث می شه بحث پول تو خونه زیاد بشه و این می تونه عشق رو نابود کنه.

اگر واقعا عاشق هستید اگر واقعا نیازمند زندگی کردن و خوشبخت شدن هستید به خاطر عشق ازدواج کنید نه پول

پول شاید بتونه زندگی رو بهتر کنه اما هیچ چیزی تو این دنیا نمیتونه جای عشقو واسه یه انسان پر کنه

بیایید همه و همه عاشق باشیم عاشق همدیگه، عاشق زندگی عاشق وطنمون ایران، ترک و کرد و لر و فارس ...

همه و همه عاشق هم باشیم و همدیگرو ایرانی بدونیم ، به خدا ایران فقط تهران نیست، من خودم تو تهرانم و اینو میبینم که خیلی ها فقط تهران رو ایران می دونن اما همون طور که گفتم ما همه و همه ایرانی هستیم و عاشق همدیگه و وطنمونیم این یعنی زندگی

درسته ما به دنیا مییایم تا 7 سالگی بچه ایم بعد تا 18 سالگی می ریم مدرسه بعدم پشت کنکور می مونیم و زحمت می کشیم تا بتونیم بریم دانشگاه، وارد دانشگاه می شیم دوباره حداقل 10 سال درس می خونیم بعد ازدواج می کنیم، در به در می گردیم به دنبال کار تا شیکممونو سیر کنیم بعدم بچه دار می شیمو زحمتشونو می کشیم و بزرگ میشن و ما پیر می شیم و یه روز می میریم این یعنی زندگی؟؟؟

نه این یعنی زنده بودن، زندگی کردن خیلی با زنده بودن فرق داره

بیایید زندگی کنیم

با عشق با محبت

از فردا صبح که بلند میشیم این جمله رو تکرار کنیم و در ظول روز به او عمل کنیم

(من از همین حالا از عشق کمک می خواهم تا بتوانم همه را دوست داشته باشم، همه ی انسان ها را بدون در نظر گرفتن گذشتشون، بدون هیچ پیش برداشتی و بدون هیچ منظوری به همه و همه عشق می ورزم)

نیروی عشق به شما کمک می کند 1 روز امتحان کنید فقط 1 روز.

 

 

 

نوشته شده توسط Ramtin در 7 آبان 1389برچسب:عشق,درد دلی از عشق,نیروی عشق,نمایش زمان مرگ,سایت جالب,معرفی سایت های جالب,سایت های جالب,سایت نشان دادن زمان مرگ,مرگ,زمان مرگ,تعیین زمان مرگ,فهمیدن زمان مرگ,پیدا کردن زمان مرگ,مردن,مرده,سایت خوب,سایت تفریحی, | لینک ثابت مطلب

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

پروفایل

عاشق باش و مپرس که عشق چیست،عشق همیشه و در همه جا در درون توست!
توضیحات
یاد بگیریم زندگی کنیم
مدیر وبلاگ
Ramtin
نویسندگان
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
لینک دوستان
اس ام اس رفاقتی
اس ام اس دوست داشتن
L...Story
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک با Me ابتدا ما را با عنوان Life Is Love و آدرس life.love.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد پیشاپیش ممنون.